روژینا دنیای مامان و باباروژینا دنیای مامان و بابا، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 18 روز سن داره

دنیای مامان وبابا

37ماهگی

سلام دختر قشنگم. سی و هفت ماهگیت مبارک دختر نازنینم. دخترم این روزها روزامون به روز مرگی های همیشگیمون میگذره. گاهی خونه هستیم و باهم بازی میکنیم. گاهی هم من حوصله ندارم و کار دارم و شما ناراحت از اینکه من نمیتونم به خواسته ات اهمیت بدم و برام غر غر میکنی . گاهی هم بیرون میریم و بعضی اوقات هم خونه مامانی. تعطیلات هم که بشه سعی میکنیم بریم تهران . برای تعطیلات چند روزه اربعین منو شما و بابا و مامانی رفتیم تهران و عمه جون شله زرد نذری داشت و مهمونی هم داشت که شما کلی با عرشیا و شایان که پسرخاله های بابا هستند بازی کردی و گاهی اوقات هم باهاشون ناسازگاری میکردی. سه روزی خونه مامان زری بودیم. البته خونه مامان جون / مامان بزرگم / و دا...
23 آذر 1394

سه سالگی دنیای ما

عزیز دلم دختر قشنگم سلــــــــــــــــــــــام. تولدت سه سالگیت مبارک باشه همه کسم عزیزم 21 ابان ماه که تولد سه سالگیت بود پنج شنبه شب بود و مامانی به طور اتفاقی مهمون دعوت کرده بود و مهموناش خاله معصومه /خالم/و شوهر خاله و محدثه جون و دایی و زندایی مامانی و دختر دایی مامانی با پسرش و دخترش بودند .منم اونشب تصمیم گرفتم که چون شب تولدت بود یک کیک بگیرم و یه جشن کوچولو با مهمونا بگیریم وشما شمع تولد سه سالگیت رو فوت کنی . و ان شالله  جشن تولد اصلیت که بعد از ماه صفره مهمونی و جشن تو خونه خودمون برات بگیریم . یک روز قبل برای تولدت یک کیک عروسکی سفارش دادیم و بعد از ظهر پنج شنبه بابا رفت کیکت رو گرفت و گذاشتیم تو یخچالمون و بعد ر...
4 آذر 1394
1